شرح فصوص الحکم ابن عربی با توضیحات دکتر محمد علی موحد و همراهی صمد موحد از سوی انتشارات کارنامه به بازار کتاب عرضه شد. دکتر محمد علی موحد ضمن اعلام این خبر گفت: مجموعه 27 فص این کتاب عرفانی فکری، را سالها قبل در سفری به فارسی برگردانده و بر آن حاشیههایی نگاشته بودم، این ترجمه که البته سردستی و صرفاً به قصد یادداشت کردن آنچه در نگاهی مشتاقانه از عبارتهای پیچیده میفهمیدم فراهم آمدهبود، سالیان دراز در انبوه اوراق و یادداشتهای پراکنده من تقریباً گم شده بود تا روزی درحضور دوستم محمد زهرایی، صحبتی از ابن عربی در میان آمد و من از ترک جوش نیم خام خود در ترجمه فصوص یاد کردم او به اصرار از من خواست که آن اوراق را هرچه هست پیدا کنم و به او بدهم تا در کامپیوتر ضبط شود. » به گفته دکتر موحد پس از ضبط کامپیوتری این نوشتهها ناشر اصرار و پیگیری فراوانی کرد تا من راغب به کار دقیقتر برآن نوشتهها شوم. و همین امر سبب شد تا از برادرم دکتر صمد موحد بخواهم که این ترجمه را با متن فصوص دوباره تطبیق دهد که این زحمت را ایشان به بهترین وجه متقبل و به انجام رساندند. دکتر موحد سپس در توضیح علت کامل نکردن تمامی 27 فص این کتاب گفت: چون با حوصله و پیگیری برادرم 10 فص اول کتاب به دقت مقابله شدو به پایان رسید مصلحت را چنان دیدیم که کار را در همین جا متوقف سازیم و به جای پرداختن به بقیه کتاب هم خود را به توضیح دشواریها و گشودن گرهها و تسطیح ناهمواریهای کلام شیخ مصروف داریم ؛چرا که سخن شیخ پیچ درپیچ است و گره در گره و به آسانی رام نمیشود. پس از برادرم صمد خواستم که برای هر فصی تحلیلی جداگانه بنویسد. خود نیز کوشیدم تا در اول هر فص درامدی و در آخر آن توضیحاتی بیفزایم. به گفته دکتر موحد مقصود از تحلیلها آن بود ماحصل اندیشههای شیخ را در هر فص بیان کند نیز در هرجا که لازم آمد به ارتباط اندیشهها با پیشینیان و به ویژه شیخ اشراق اشاره شود و مقصود از درآمد آن بود که خواننده پیش از شروع بداند که طرح مطلب از چه قرار است و برنگاههای اصلی مورد نظر مصنف کدام است و مقصود از توضیحات و تبیین مشکلات وتشریح جملههای چند پهلو بیان و رمزگشایی برای خواننده بود که بتواند متن را آسانتر بفهمد. دکتر موحد با اشاره به گفته بورکهارت، اندیشمند آلمانی که بخشهایی از فصوص را برگردان آلمانی کرده بود گفت: اعتقاد من چنان است که اصول اندیشههای شیخ تماما در همین 10 فص بیان شده است. شرح دکتر موحد بر کتاب فصوص دیباچهای 120 صفحهای دارد که زمستان گذشته نوشته شده و خود رسالهای مفصل و کامل درباره جایگاه ابن عربی، کتاب فصوص و نیز اندیشههای وی است که خواننده را در فهم دقیقتر مفاهیم کلیدی کتاب یاری میرساند. کتاب «شرح فصوص الحکم » در 743 صفحه و در قطع رقعی انتشار عمومییافته است و در نوع خود از مهمترین آثاری است که در چند سال اخیر در این زمینه به بازار کتاب عرضه شدهاست. طراحی و جلد آرایی و استفاده از نوعی رنگ سبز که تاکنون در عرصه کتاب مورد استفاده قرار نگرفته است و نیز طرح جلد مرتبط با متن کتاب از جمله ویژگیهای این کتاب است که مضمون و محتوی و صورت این اثر خواندنی را ترکیبی دلپذیر میبخشد. دکتر محمدعلی موحد از جمله چهرههای نامی حوزه تاریخ و عرفان و حکمت ایرانی اسلامی است که تاکنون علاوه بر انتشار سه جلد از مجموعه خواب آشفته نفت، مقالات شمس تبریزی و نیز سفرنامه ابنبطوطه سخنرانیهای مختلفی را در زمینه عرفان و شمس و مولانا انجام داده است که آخرین آن مجموعه درس گفتارهای وی درباره مولانا در شهر کتاب بود. **** گفت وگوی زیر بخشی از گفت و گوی بلندی است که با دکتر موحد درباره کتاب تازه منتشرهاش(شرح و ترجمه فصوص الحکم) انجام دادهایم. 31 اردیبهشت هشتاد و چهارمین سال تولد دکتر محمد علی موحد در دانشکده شهید بهشتی و نیز در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گرامی داشته شد و ازاین فرهنگی مرد صافی اعتقاد تجلیلی درخور مقام و شان وی به عمل آمد. اگرچه نگارنده خود میداند که برای راضی کردن استاد موحد به برگزاری این مراسم ماه و خورشید و فلک و دهها نفر و نهاد دیگر، از جمله فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بیش از دو سال در کار بودند تا قانعش سازند که برگزاری این مراسم برای ایشان لازم است و جامعه فرهنگی این مرزو بوم باید بزرگان خود را بیش از این قدر بداند و بر صدر نشاند. دکتر موحد چهرهای ذو فنون و چند وجهی است. این را از آثار متنوع و چند لایه و چند شاخهاش میتوان فهم کرد. مورخی تیز بین و نکته یاب است و این را از کتاب چند جلدی «خواب آشفته نفت» وی میتوان دریافت که حاصل سالها زیست در مسائل تاریخی و نفتی و خاطرات خود از پیچیده ترین رخدادها را با اسناد و مکتوبات مستند در هم آمیخت و کتابی گرانسنگ انتشار داد که به اعتقاد اهل فن، توانست تصویری منصفانه از نقش مرحوم مصدق و ماجرای نفت به دست دهد. عرفان پژوه و مصصح و مولوی شناسی قهار است و این را میتوان از تصحیح مقالات شمس، سفرنامه ابن بطوطه و به تازگی شرح و ترجمه فصوص ابن عربی درک کرد و در نهایت متخصصی چیره دست و آشنا به رموز علمی و عملی حقوق است و این بخش از تواناییهای استاد را هم میتوان در تالیف کتابهایی چون در هوای حق و عدالت، ملی شدن و غرامت و مبالغه مستعار جست. گفت وگوی زیر بخشی از گفت و گوی بلندی است که با دکتر موحد درباره کتاب تازه منتشرهاش، (شرح و ترجمه فصوص الحکم) انجام دادهایم. کتابی که به اعتقاد برخی از اهل فن آب در خوابگه مورچگان ریخته است. این کتاب با همکاری دکتر صمد موحد از سوی انتشارات کارنامه به بازار کتاب راه یافته و در مدت کم انتشارش استقبال اهل مطالعه را در پی داشته است. ضمن آرزوی صحت تن و روان برای استاد دکتر موحد و تبریک به مناسبت هشتاد وچهارمین سال تولد ایشان، گفت و گو ی زیر را بخوانید. •آقای دکتر موحد! میدانیم که شما به عرفان اسلامی سخت علاقه مندید و برخی از آثار شما ازجمله تصحیحی که از مقالات شمس به دست دادهاید و یا سفرنامه ابن بطوطه از جمله آثار ماندگار این حوزه به شمار میرود. میخواستیم از چگونگی پاگرفتن کتاب شرح و ترجمه فصوص بگویید واین که چرا به سراغ کتاب دیگر ابن عربی که فتوحات مکیه است نرفتید؟ دکتر موحد: من در سالهای نه چندان دور، یعنی اوایل انقلاب، به مناسبت شغلی که داشتم غالبا در سفر بودم. در آن سالها من تازه از تصحیح و نشر مقالات شمس فراغت حاصل کرده بودم و بر اثراشارههای مکرر که شمس درضمن سخنان خود به ابن عربی دارد، علاقه مند بودم که مرور مجددی بر کارهای او بکنم. بنا براین سراغ فصوص رفتم که بسیاری آن را وصیت نامه فکری و عقیدتی ابن عربی خوانده اند. •چگونه به صرافت ترجمه آن افتادید؟ من در جریان سفرها هر 27 فص آن را به فارسی برگرداندم. این ترجمه البته سردستی بود وصرفا برای خودم و به قصد یادداشت کردن آنچه درنگاه اول و مشتاقانه به ذهن آدمی میرسد انجام شد و سالیان دراز در انبوه اوراق و یادداشتهای پراکنده من تقریبا گم شده بود و من درگیر اشتغالات ذهنی دیگری بودم و در خاطرم نمیگذشت که آن اوراق پریشان به صورت کتاب دربیاید و در معرض مطالعه عموم قرار گیرد. •و چگونه به صرافت انتشار آن افتادید؟ چنانکه در مقدمه کتاب گفتهام روزی در مجلسی که دوستم، محمد زهرایی هم حضور داشت، صحبتی از ابن عربی به میان آمد و من از آن ترک چوش نیم خام خود در ترجمه فصوص یاد کردم و از این جا بود که زهرایی پیگیر کار شدو با جدیت و اصراری تام و تمام ازمن خواست که یادداشتها را پیدا کنم و به او بدهم که حروفچینی شود و در کامپیوتر ضبط گردد. شما میدانید و من که زهرایی وقتی به چیزی توجه وعلاقه پیدا کرد، پیله میکند و به آسانی نمیتوان از دستش رهایی جست. از آن پس بود که هر روز و شب اصرار که چاپ ونشر این کار را در برنامه خود قرار داده است و از من میخواست که آن را به دست بگیرم. • چه شد که برادر گرامیتان، دکتر صمد موحد، هم درگیر کار شدند؟ همچنانکه گفتم بر اثراصرار و پیگیریهای دوستم، زهرایی و تا حدی از سر ناچاری آن اوراق را شروع کردم و در گام اول واجب دانستم تا مطمئن شوم که در آن ترجمه چیزی از قلم نیفتاده وعبارات فارسی به مضمون و مفاد متن وهم به لحن و سیاق کلام ابن عربی،وفادار مانده است و در این امر از یاری و پایمردی برادرم، صمد موحد،مدد گرفتم و چون به یمن وحوصله و پیگیری او قرائت و تطبیق ده فص، یعنی یک عشره کامله از متن و ترجمه به پایان رسید، مصلحت چنان دیدیم که کار را در همین جا متوقف سازیم وبه جای پرداختن به بقیه کتاب، هم خود را به توضیح دشواریها و گشودن گرههای کلام شیخ مصروف داریم ؛چون سخن شیخ پیچ درپیچ است و گره درگره و درک مراد و مقصود او به آسانی میسر نمیشود. از برادرم صمد خواستم که برای هر فصی تحلیلی جداگانه بنویسد. خودنیز کوشیدهام تا در اول هر فص درآمدی و درآخر آن توضیحاتی بیفزایم تامقصد و مقصود شیخ در هر باب حتی المقدور به زبانی ساده و قابل فهم خواننده امروزی ارائه شود. • دلیل اتخاذ چنین شیوهای( تحلیل جدا از سوی برادرتان و نیزاضافه کردن درآمدی در اول هر فص و توضیحات در پایان هر فصل)چه بوده است؟ دکتر موحد: مقصود از تحلیلها آن بود که ماحصل اندیشههای شیخ را در هر فص بیان کند و نیزدرهر جا که مناسبتی باشد، به ارتباط اندیشههای شیخ با پیشینیان و به ویژه شیخ اشراق اشاره شود و مقصود از درآمد آن بود که خواننده پیش از شروع هرفص بداند که طرح مطلب از چه قرارخواهد بود و بزنگاهای اصلی مورد نظر مصنف کدام است و مقصود از توضیحات تبیین مشکلات و تشریح جملههای معقد و چند پهلو و کمک به خواننده برای فهم برداشتهای رمز آلود مصنف بود. •چرا این کار را در ده فص از 27 فص انتشار دادید؟ البته زهرایی پیگیر کار است، ولی من فعلا درگیریهای ذهنی دیگری دارم و کارهای نیمه تمام دیگری که دلم میخواهد خود را از دغدغه آنها برهانم. در کل معتقدم که اصول اندیشههای شیخ تماما در همین ده فص بیان شده است. حتی تیتوس بورکهارت که بخش مهمی از فصوص را به فرانسه ترجمه کرده، برآن است که خلاصه کل کتاب در دوفص اول و دوم (آدم و شیث) آمده است و من هم معتقدم که در فص دهم جمع بندی کامل همه فصوص پیشین را میتوان دید. •یکی از ایرادات وانتقاداتی که به کتاب فصوص واصولا نوشتههای ابن عربی و شیوه ورود او به مطالب و شرح و بسط آنها وارد میدانند،تکراری است که در مطالب او فراوان دیده میشود، آیا شماهم به چنین چیزی معتقدید؟ -بله من هم معتقدم که ابن عربی از تکرار مطالب ابا ندارد، او یک مطلب را بارها و بارها تکرار میکند اما هربار که برسر آن میرود بیانی نو و طرفه میآورد و نکتهای یا پیچشی تازه درسخن او پیدا میشود که مانع ملال خاطر خواننده است و چنانکه در مقدمه کتاب گفتهام در مجموع حجم عظیم نوشتههایی که نسبت آنها به او قطعیت دارد کمتر میتوان مچ او را به عنوان تناقض گویی گرفت. • یعنی شما معتقدید که در نوشتهها و گفتههای ابن عربی تناقض وجود ندارد؟ گفته پیشین من نباید مورد سوء تفاهم قرار گیرد. من معتقدم اگر تناقضی هم در نوشتههای او هست در ذات مطلب و اندیشه است و نه در روایتهای مکرر آن. نوشته ابن عربی، هرچه که هست،در حد خود از انسجام کافی بهره مند است. توانایی او در کشاندن خواننده به دنبال خود حیرت انگیز است. خواننده به رغم دشواریهایی که در دنبال کردن سخن وی با آن مواجه میگردد به نوعی مجذوب او میشود و قدم به قدم بیشتر شیفته باریک اندیشیها و خیال پردازیهای او میگردد. چه، استفاده ماهرانه شیخ از جابه جا کردن کلمات و بازی با الفاظ و مفاهیم متشابه و چند پهلو گاهی، خواننده را دچار سرگیجه میکند و به او امان نمیدهد که در جایی متوقف شود و موقعیت خود را دریابد و یا دربرابر آنچه شیخ میگوید موضع بگیرد. سخن ابن عربی گاهی در اوج شیوایی و روانی است و گاهی چندان پیچیده و لغزگونه است که جز با توسل به رمز گشاییهای شارحان چیزی از آن نمیتوان حاصل کردوچه بسا که رمزگشاییهای شارحان نیز راهی به دهی نمیبرد و خواننده بیچاره را در وادی حدس و گمان رها میسازد. •برخی معتقدند که نثر ابن عربی نیز مغلق و دیریاب و دیرفهم است و هر ذهنی را یارای درک آن نیست؟ آری. سخن ابن عربی دیریاب است یعنی نوشته او محتاج تامل و دقت و باریک بینی فراوان است، اما این به آن معنا نیست که او را مغلق نویس بدانیم. نوشتههای مغلق نمونهاش در ادبیات فارسی از تاریخ معجم و دره نادری میتوان یاد کرد، اما ابن عربی از این نوع مغلق نویسی مبراست. در نوشتههای ابن عربی کمتر نشانی از الفاظ وحشی و غریب و مفردات نامانوس میتوان یافت که برای پیدا کردن معنی آن به کتاب لغت نیاز افتد. او، البته سخت شیفته سجع و جناس است ومیکوشد تا مطالب خود را به زبانی هرچند موزون تر و آهنگین تر بیان کند و جا به جاسخن خود را با آوردن شعرهایی که عمدتا خود سروده است،آراسته تر و جذاب تر میگردند. من معتقدم ابن عربی نویسندهای چیره دست است که اگر بخواهد ساده و سره بنویسد، میتواند و اگر بخواهد سخن را بپیچاند و پوشیده بگویدنیز قدرت و تسلط عجیبی در این باب از خود بروز میدهد و مایه تاسف است که طبعش بیشتر به این نوع دوم، یعنی پیچیده گویی رو رمزگرایی،تمایل دارد و کمتر به ساده نویسی سر فرود میآورد. پس مشکل نوشتههای ابن عربی از ناتوانی نویسنده در بیان اندیشه نیست، بلکه از تعمد مصرانه اوست که کمتر حاضر میشود نقاب غموض و ابهام را از چهره دور سازد و به مواجهه روراست با مخاطب خود رضا دهد. •. . . و سخن آخر؟ من معتقدم از ابن عربی و آثارش نکتهها میتوان آموخت و از منظری زیباشناختی در پیچ وخم تخیلات حیرت انگیزاش به تماشا نشست و در هر حال باید ژرف بینیها و غنای فکری او را حرمت نهاد وشجاعت علمی او را ستود. فصوص ابن عربی طرحی مبتکرانه و منسجم واثری درخشان در تبیین وحدت وجود از نگاه یک عارف مسلمان با جامعیتی بی نظیر و شخصیتی استثنایی است و ما باید از این خرمن خوشهها برچینیم. منبع: همشهری آنلاین
نظرات